حالا دیگر شورش درآمده. یک پرامپ میدهی به هوش مصنوعی برایت یک پست وبلاگ همه چیز تمام سئو شدهی تر و تمیز مینویسد. بعد هم با n8n همه را میدوزی بهم و دیگر کاری لازم نیست انجام بدهی. در حالی که داری از نوشیدن یک فنجان چای لب دوز لب سوز قند پهلو لذت میبری هوش مصنوعی پستها را نوشته و بهم لینک کرده و منتشر میکند و رتبه سایت تو هم پیش گوگل بهتر میشود.
همین خودکار شدن اما، شروع پایانی است بر این بازار مکاره جذب مخاطب فلهای با تولید محتوای هوش مصنوعی زده یا حتی قلاب زده.
اگر در صنف تولید محتوا و بازاریابی دیجیتال کار کرده باشید حتما کلمه قلاب یا به قول اجنبی Hook به گوشتان خورده. سادهاش این میشود که چیزی است برای جلب توجه مخاطب. چیزی که باعث شود مخاطب نیم نگاهی به این محتوا داشته باشد. همه اینها برای این است که دنبال دیده شدن هستیم. میخواهیم توجه همه را جلب کنیم و به قولی همه درگیر اقتصاد توجه شدهایم.
من بعد از سالها کار حرفهای کردن با برندهای مختلف در حوزه تولید محتوا و دیجیتال مارکتینگ و ساختن مخاطبان چند میلیونی برای برندهایی مثل کاله و ویتانا و … دست کم در مورد وبلاگ شخصی نظر دیگری دارم.
با تغییر مختصات اینترنت و با رشد استفاده از هوش مصنوعی دیگر وبلاگها یا مجلات آنلاینی که به بحث آموزش میپرداختند و یا از روی دست هم کپی میکردند جایی نخواهند داشت. پاسخ هر سوالی را هوش مصنوعی به راحتی میدهد و مطمئن هم میشود که حتما درست متوجه شده باشید.
پس حالا فقط جا برای محتوایی وجود دارد که خود شما تولید کرده باشید و عموما از تجربه صحبت میکند که یک تجربه خاصی است که شما از درگیر شدن با کاری به دست آوردهاید. این یعنی محتوای خوب و به درد بخور. یعنی من بنشینم پای صحبت شما و از تجربه زیسته شما بشنوم و یاد بگیرم.
خب حالا چرا وبلاگ شخصی؟ چرا روی شبکههای اجتماعی محتوا تولید نکنیم؟ کسی که وبلاگ ما را نخواهد خواند. تازه ویدیو باشد که بهتر است بیشتر دیده میشود.
پاسخ همه این سوالها در یک چیز است. باید از عدد و رقم فاصله گرفت. یعنی تعداد مخاطب اصلا اهمیتی ندارد، چیزی که مهم است کیفیت خواننده است. اگر من مطلبی بنویسم که حتی نزدیکترین دوست من حوصله خواندن آنرا نداشته باشد چه فایده خواهم برد از خوانده شدن آن توسط غریبهها.
اگر مطلب ماندگار ۱۰۰۰ طرفدار واقعی را خوانده باشید میبیند که منطق خوبی برای این کار ذکر شده. خلاصه مقاله میگوید اگر ۱۰۰۰ طرفدار واقعی داشته باشد که هر کدام حاضر باشد در سال ۱۰۰ دلار هزینه کند درآمد خوبی خواهید داشت.
به همین شکل اگر این وبلاگ فقط ۱۰۰۰ خواننده با کیفیت پیدا کند که من و خدمات من را بشناسند و بدانند که کار من طراحی و راهاندازی سیستمهای فروش و بازاریابی در کسبوکارهای B2B است خواهم توانست مشتریهای بیشتری برای خودم پیدا کنم تا اینکه در یک رسانه اجتماعی چند صدهزار آدمی من را دنبال کنند که گاهی ممکن است یکی از مطالب من را سرسری رد کرده باشند.
وبلاگ شخصی به شما این اجازه را نمیدهد که با عدد و رقم سر خودتان را شیره بمالید. اینجا باید مطلبی بنویسید که اگر حتی کسی هم آن را نخواند دست کم نوشتنش ایدههای جدیدی را در ذهن شما روشن کند.
اما من اینجا به جای فکر کردن به قلاب و هوک و سئو و مخاطب میلیونی فقط به دوستانم فکر میکنم و سعی میکنم ایدههایی که ممکن است به دوستانم در حل مسائلشان کمک کند را به اشتراک بگذارم.
به نظرم بد نیست که دوباره همه به وبلاگ نویسی و نوشتن روی بیاوریم که نوشتن مادر همه انواع تولید محتوا است.
دیدگاهتان را بنویسید